شعر گویيد به نوروز كه امسال نیاید از خلیل الله خلیلی
گویيد به نوروز كه امسال نیاید
دركشور خونین كفنان ره نگشاید
بلبل به چمن نغمه ی شادی نسراید
ماتمزدگان را لبِ پُر خنده نشاید
خون می دمد از خاك شهیدان وطن وای
ای وای وطن وای
گلگون كفنان را چه بهار و چه زمستان
خونین جگران را چه بیابان، چه گلستان
دركشور آتش زده، درخانه ی ویران
كس نیست زنًد بوسه به رخسارِ یتیمان
كس نیست كه دوزد به تنِ مُرده : كفن، وای
ای وای وطن وای
از سینه ی هرسنگِ تو خون می دًمد امروز
از خاك تو مستی و جنون می دًمد امروز
آن لاله چه دیده كه نگون می دمد امروز؟
وان سبزه چرا زرد و زبون می دًمد امروز؟
سرخ است به خون پا و سًرِ سرو و سمن وای
ای وای وطن وای
ای برهنه پا، سروِ سرافراز تویی تو
سردار و سزاوار به هر ناز تویی تو
دشمن شكن و فاتح و سرباز تویی تو
فرمانده ی این خاك، زِ آغاز، تویی تو
غیر از تو كسی نیست درین مرزِ كهن وای
ای واي وطن وای
بشتاب كه در بازوی تو فرِ خداییست
در گردش چشمانٍ تو انوارِ الهیست
آیینِ تو فرماندهی و قلعه گشاییست
شمشیرِ تو روشنگرِ اسرارِ سماییست
تاریخ تو ثبت است به هر كوه و دمن وای
ای وای وطن وای
جز لاله ی خونبار كه روید ز زمینت
كس نیست نهد گوش به فریادِ حزینت
جز نام خدا، نیست دگر نقشِ نگینت
تاریخ زند بوسه ی عزت به جبینت
ای كارِ تو زینت دهِ اعصار و زِمًن وای
ای وای وطن وای
قرآنِ خدا را به ته پاشنه سودند
با داسِ جفا كِشتِ امیدِ تو درودند
آمیخته با زهر، فضای تو نمودند
آثارِ گرانقدر تو را جمله ربودند
بر پا و سًرِ شیر ببستند رًسن وای
ای وای وطن وای
نِی تاج به كار آیدت امروز نه اورنگ
نِی صاحبِ سرمایه كه با سودِ گرانسنگ
خون دلِ تو خورده به صد حیله و نیرنگ
كس نیست كه پیروز شود جز تو دراین جنگ
ای بازوی رزمنده ی زنجیرشكن وای
ای وای وطن وای
Omar Khayyam's rubaiyat in Persian with English translation
خیام، اگر ز باده مستی، خوش باش؛
با لالهرخی اگر نشستی، خوش باش؛
چون عاقبتِ کار جهان نیستی است،
انگار که نیستی، چو هستی خوش باش ...
Omar Khayyam's poems about love in Persian with English translations
گلی که دل عاشق در وی بستهام
شادم کن و دمی بیرونش مپسند
کار او ببین کز تو خواستم
نه از عشق یا خرد یا عقل یا بند ...
Omar Khayyam's poems about a lover in Persian with English translations
ای عاشقان، جان در جانان بباید
تا بهر فنایی، در هم خوان بباید
از پیش دوست، همیشه خجل مباشید
گر بر شکر و شیرینی، نشان بباید ...